"یتیم خانه ایران" قطعه ای حذف شده از تاریخ معاصر ایران و داستان قحطی و خشکسالی عظیم ایران را در سالهای 1295 تا 1297 در کوران جنگ اول جهانی و در زمان اشغال ایران به دست قوای بیگانه روس و انگلیس روایت می کند. این قحطی که همراه با فقر، بدبختی و در نهایت کاهش جمعیت بود، در تعیین سرنوشت جامعه ایران به ویژه ظهور دیکتاتوری پهلوی نقش به سزایی داشت.
پرداختن به تاریخ گذشته و بیان داستان ها و واقعیت های تاریخی به زبان فیلم و تصویر بهترین نوع ارائه و تحلیل اتفاقات تاریخی می باشد.
به تصویر کشیدن تلاش ها و زحمات سردار جنگل جناب میرزا کوچک خان جنگلی سرآغاز خوبی در این عرصه فرهنگی و هنری برای بیان تاریخ و پرداختن به دسیسه ها و دشمنی دشمنان این مملکت و خیانت های عوامل خود فروخته داخلی بود.
سریال ها و فیلم های سینمایی زیادی را در این وادی ساخته اند و همه اینها قابل تامل و احترام می باشند زیرا همه اینها برگرفته از اتفاقات تاریخی بوده و به بیان مسائلی می پردازد که در این سرزمین و برای مردم این سرزمین اتفاق افتاده و در صفحات تاریخ به نگارش در آمده است.
جدیدترین اثر تاریخی زیبا و قابل تامل به لحاظ مضمون تاریخی و و اهمیت موضوع را می توان فیلم جدید آقای ابوالقاسم طالبی نامید "یتیم خانه ایران"داستان یتیمخانه ایران در سال ۱۲۹۵ تا ۱۳۰۰ میگذرد که در زمان احمدشاه قاجار، بر اثر قحطی ناشی از خیانت انگلیسها، نیمی از مردم ایران جان باختند.
به طوری که به خاطر نقشآفرینی مستقیم اشغالگران انگلیسی، بیش از ۹ میلیون نفر از مردم ایران در اثر بیماری و گرسنگی جان خود را از دست دادند، یعنی حدود نیمی از کل جمعیت کشور. به طوری که از این اتفاق به عنوان یکی از بزرگترین هولوکاستهای تاریخ یاد میشود. "یتیم خانه ایران" قطعه ای حذف شده از تاریخ معاصر ایران و داستان قحطی و خشکسالی عظیم ایران را در سالهای 1295 تا 1297 در کوران جنگ اول جهانی و در زمان اشغال ایران به دست قوای بیگانه روس و انگلیس روایت می کند. این قحطی که همراه با فقر، بدبختی و در نهایت کاهش جمعیت بود، در تعیین سرنوشت جامعه ایران به ویژه ظهور دیکتاتوری پهلوی نقش به سزایی داشت.
این فیلم تلاش می کند تا یکی از مقاطع تلخ و ناگفتنی تاریخ معاصر ایران، یعنی قحطی بزرگ را به مخاطبان معرفی کند و علل و ریشه های آن را واکاوی نماید.
*خلاصه داستان
محمد جواد بنکدار، یکی از مبارزین جنگل که اکنون وارث و مدیر یتیم خانه ایران است پس از اشغال ایران توسط انگلیسیها و روسیها، با قحطی مواجه میشود و برای تهیه آذوقه یتیم خانه و دارو دست به مبارزه با انگلیسیها می زند. از طرفی دیگر نیز انگلیسیها به سبب سابقه مبارزاتی او در پی او هستند و .... .
این اثر استراتژیک در تلاش خویش، ضمن ارایه آسیب شناسی عدم وجود رهبریت در جامعه، مُدل شبه روشنفکری اسلام منهای روحانیت را به چالش کشیده و در انتها نیز روشنفکران غرب زده ی جامعه ی ایران را به عنوان عوامل اصلی بدبختی و اضمحلال تمدنی این مرز و بوم معرفی و با ادبیات دل نشین سینمایی، به ترسیم مسیر پایداری و مقاومت، به عنوان تنها ظرفیت قابل استفاده ی جامعه برای خلاصی از فلاکت ها و بدبختی های تحمیلی داخلی و خارجی می پردازد.
یتیم خانه ایران نمونه ای بارز از حضور پُررنگ جریان مقاومت در عرصه ی فرهنگ و هنر است؛ جریانی که همچنان نسبت به هویت ملی و ایرانی خود حساس بوده و آرمان های اسلامی و انقلابی خویش را پیگیری می نماید؛ جریانی که به خوبی ماهیت سه وجهی صنعت؛ هنر و رسانه بودن سینما را فهم کرده و با تمام کمبودها و بی مهری های اینجا و آنجایی، همچنان بر اصول خود مقاومت نموده و مسیر سینمای استراتژیک را پیگیری می کند تا اساساً بتواند با خلق آثار هنری استراتژیک در ژانرها و گونه های مختلف، بر فهم استراتژیک جامعه ی خود بیافزاید و آگاه سازی عمومی در جامعه را محقق سازد.
این فیلمساز در پاسخ به سوال یکی از خبرنگاران ؛ که آیا صرفاً حس ناسیونالیستی باعث ساخت "یتیم خانه ایران" شد و یا هدفش بازگویی بخشی از ناگفته های تاریخ کشورمان بوده است اظهار داشت: قطعاً هر دوی این موارد موجبات ساخت این اثر سینمایی را فراهم آورد؛ برای من عجیب است که در سال ۱۲۹۵ نیمی از جمعیت ایران به دلیل وحشی گری غربی ها مرده اند اما صدای کسی در این رابطه درنیامده است و از آن دوران ،دولت ها و حکومت ها در صدد حذف این بخش از تاریخ برآمده اند؛ این در حالی است که وقتی یک دختر غربی با ترن برخورد می کند و کشته می شود جنجال های زیادی برپا شده و عروسک معروف "باربی" به یاد او ساخته شده و در دنیا توزیع می شود.
وی تصریح کرد: متأسفانه در کشور ما کم کاری های زیادی در بازگویی جنایات غربی ها که در طول سالیان علیه منافع و مردم ایران زمین انجام داده اند صورت گرفته است؛ بنده معتقدم ما نمی توانیم دردهای ایرانی و ایران را ببینیم و آن ها را بازگو نکنیم . ساخت "یتیم خانه ایران" باعث شد بعد از این فیلم ها و سریال های زیادی در این زمینه ساخته شوند.
کارگردان فیلم سینمایی «قلاده های طلا» در ادامه افزود: من یک ایرانی هستم و به شدت مردم و میهنم را دوست دارم و برایم بسیار سخت است که ظلم های بی شمار نسبت به آن ها را ببینم و هیچ کاری در رابطه با آن صورت ندهم.
در طول تاریخ سیاست انگلیسیها نیز ایجاد مشکلات، بدبختی و بیچارگی برای مردم ایران بود و عقیده داشتند برای سلطه بر ایران باید مردم این کشور را گرسنه نگه داشت. در این فیلم تمام مشکلات ایران و بدرفتارهای کشورهای اشغالگر با مردم ایران به نمایش گذاشته شده، در عین حال امروز این کشورهای اشغالگر در مورد حقوق بشر سخن میگویند. ملت ایران باید این فیلمها را ببینند و فقط سرگرم فیلمهای تفریحی میلیاردی نشوند.
آیا این فیلم را شبکههای ماهوارهای «BBC » و «من و تو» که همیشه بدبختیهای ایران را نشان میدهند، حاضر هستند، پخش کنند؟!
آیتالله علمالهدی امام جمعه مشهد در خطبه های روز 28 آبان ماه از کارگردان فیلم "یتیمخانه ایران" تقدیر کرد و در بخشی از خطبه ها به این مهم اشاره کرد ؛ از برخی هنرمندان که فساد دشمن را در قالب فیلم به تصویر میکشند، باید تقدیر کرد همچنین در ادامه از کارگردان فیلم "یتیمخانه ایران" تشکر کرد و گفت: این فیلم یک نقطه تاریخی مهم را که تا به امروز بر مردم ما کشف نشده بود نشان داد، اینکه انگلیسها در مدت کمتر از 2 سال نصف این مردم را کشتند، در آن زمان کشور ما 18 میلیون جمعیت داشت که 9 میلیون از این جمعیت کشته شدند.